گروه فرهنگی مشرق - سیامک اطلسی جزو پیشکسوتان بازیگری و دوبله است. او سال 1342 زیر نظر استاد مانی در استودیو شاهین فیلم، حرفه دوبله را آغاز کرد تا اینکه با پیشنهاد یکی از کارگردانان که فیلمش را برای دوبله آورده بود سر از دنیای بازیگری در آورد و در فیلم «مردان خشن» بازی کرد.
اطلسی از آن زمان تاکنون علاوه بر دوبله در بیش از 30 فیلم سینمایی و دهها سریال نقشهای شاخص و متفاوتی بازی کرده است .آثاری چون آن سوی آتش، دوران سرابی، گل سرخ، چریکه تارا، پدرسالار، تابستان سال آینده، پدرسالار، مختارنامه (مجموعه تلویزیونی)، گیرنده، ملک سلیمان، دختری بنام تندر، دلباخته، یک داستان واقعی، روز واقعه و... اغلب او را با عموی مهربان راننده تاکسی پدرسالار و سردار خشن سپاه شام در مختار میشناسند.اطلسی تا امروز سه فیلم راز شب بارانی، سفر پرماجرا و مشت را ساخته است و صدای مردانه و مقتدرش زینتبخش صدای خیلی از بازیگران بزرگ تاریخ سینما و تلویزیون بوده است.
بهرام بیضایی، داریوش فرهنگ، داوود میرباقری، کیانوش عیاری و اکبر خواجویی ازجمله کارگردانهای شاخصی هستند که اطلسی در فیلمهایشان بازی کرده است. اطلسی در مجموعه دور دستها در نقش حبیب بخشی یک آدم چندوجهی بازی جذاب و متفاوتی ارائه کرده است. «قاب کوچک» درباره ویژگیهای شخصیتی که بازی کرده گفتوگویی انجام دادهایم.
*حبیب بخشی را چگونه شخصیتی دیدید؟
حبیب بخشی سرمایهداری است که از صفرشروع کرده و شغلش در ابتدا رانندگی بوده است.
*آدمی خود ساخته محسوب میشود؟
خودساخته و سختکوش. یک جایی احساس میکند در راه پولدار شدنش حق برخی از آدمها را پایمال کرده است.
*بنابراین آدم منصفی است؟
بله، مرد زندگی و خانواده است. آنچه مسلم است حبیب احساس میکند در این سی سالی که مشغول کار و فعالیت بوده ممکن است اقداماتش باعث از بین رفتن حقی شده باشد. بنابراین تصمیم میگیرد این آدمها را پیدا کرده و آنها را راضی کند که او را ببخشند و حقشان را جبران کند. بعد از جستجوهای زیاد این آدمها را پیدا نمیکند و سهم کارخانهاش را توسط عماد که در آن شریک شده برای جبران عمل خود، داوطلبانه به مدیر قبلیاش (دانیال حکیمی) واگذار میکند. زیرا معتقد است این مدیر کارخانه آدم خوب و منصفی است و تصمیم میگیرد سهم 51 درصدیش را به او ببخشد؛ بنابراین از عذاب وجدان رهایی پیدا میکند و این رویکردش نشان میدهد وجوهات و خصلتهای مثبت انسانیش هنوز زنده و قوی است.
*معمولا آدمهای خودساخته آدمهای بدی نمیشوند.
بله، زیرا با کار به موقعیت فعلیاش رسیده و نه با دوز و کلک و از رانندگی به مکنت مالی و کارخانهداری رسیده است.
*آدم مقتدر و توانایی هم به نظر میرسد.
بله، با اقتدار اوضاع را زیر نظر دارد و شرایط را رصد میکند و در همه موارد تصمیمگیرنده اصلی اوست.
*در قسمتهای اول سریال شخصیت حبیب بخشی با توجه به عملکرد و حرفهایش، بیشتر خاکستری به نظر میرسد.
آدمهای سرمایهدار و ثروتمند در هر کاری که انجام میدهند به منفعت و سود مالیشان توجه دارند. اگر این گونه عمل نکنند و بیگدار به آب بزنند ممکن است تمام سرمایهشان را از دست بدهند. بنابراین بخش از رفتارهایشان خاکستری است.
*رابطه جذاب و دراماتیکی میان حبیب بخشی و عماد وجود دارد؟
حبیب از دوران نوجوانی عماد را زیر بال و پرش گرفته و برایش در حکم پدر است و دوست دارد عماد جزو خانوادهاش بشود و با دخترش ازدواج کند.
*مسالهای که خوشایند پدر عماد نیست و با آن مخالفت میکند؟
پدر عماد سبک و نوع زندگی حبیب را دوست ندارد و نمیخواسته پسرش زیادهخواه بشود و تلاش کرده که عماد مثل او قانع باشد، اما به این خواستهاش نرسیده است.
*چالش بین پدر عماد و حبیب هم از جذابیتهای فیلمنامه است؟
بله، یکی از جذابیتهای فیلمنامه دوردستها همین رابطه پرتنش بین شخصیتها در گذشته است که دوباره آشکار میشود و برای مخاطب واکاوی و آشکارشدن تدریجی این رازها جذاب است.
*در این اختلاف آیا حبیب مقصر است؟
ماجرا جور دیگری است و عماد به خاطر اعمالش از کودکی از خانواده جدا شده و به سمت حبیب رفته است. عماد در اصل دست راستش است و به او و عملکردش اعتماد دارد. دامادش (شهروز ابراهیمی) آدم منفعتطلب و بدجنس و آب زیرکاهی است و به رابطه خوب میان حبیب و عماد حسادت میورزد و دوست دارد این رابطه را با بدگویی از عماد سست و کمرنگ کند و دوست دارد تمام قدرت را به دست بگیرد، اما حبیب به این بدگوییها توجهی نمیکند.
*محیط کوچک حوضچه پرورش ماهی پدر مکان مناسبی برای جاهطلبیهای عماد نیست و طبیعی است که آنجا را رها کند و برود.
همین طور است. حبیب به عماد مجال بال و پرکشیدن میدهد و سرمایه در اختیارش قرار میدهد تا تواناییهایش را به منصه ظهور بگذارد.
*نوع بازیتان هم درونی بود. آیا این نوع بازی خواسته کارگردان بود؟
آدمی که در یک محیط کاری با تعداد زیادی کارگر و ارباب رجوع روبهرو است باید جدی باشد و نباید رفتارهایش برونگرا باشد. آدمهای پولدار هم معمولا آدمهای خشک و غیرمنعطفی هستند؛ البته حبیب روی دیگری هم دارد و در محیط خانه منعطف و مهربان است.
*در محیط کارخانه هم زیاد به کار کردن زنها اعتقادی ندارد.
بله، علاقهای ندارد منشی دفترش خانم باشد و جایی میگوید حبیب هیچ وقت ور دلش منشی زن نداشته است. حتی بعد از بازگشت از سفر، عذر منشی زن دفترش را میخواهد و البته به حسابدارش میگوید پنج ماه حقوق به او بدهد تا بتواند در مدتی که دنبال کار میگردد دستش خالی نباشد و موقعی که منشی مطرح میکند نتوانسته کاری پیدا کند، باز هم دلش به رحم میآید و در کارخانه کاری برایش در قسمتهای دیگر پیدا میکند.
*مهمترین ویژگی شخصیتی حبیب که برایتان دارای جذابیت بود و باعث شد در این سریال بازی کنید، چه بود؟
جواد ارشاد درباره مختصات نقش حبیب به من توضیحاتی داد و من متوجه شدم نقش، بالا و پایین و جای کار کردن دارد و تحول تدریجی و اصولی حبیب در طول درام داستان فوقالعاده برایم جذاب بود و وقتی با صلابت تصمیم میگیرد وجدانش را راحت کند، این رویه برای مخاطبانی که در چنین شرایطی قرار دارند بسیار آموزنده است.
*پیش از سریال دوردستها با جواد ارشاد همکاری کرده بودید؟
نه، اولین تجربه همکاریام بود و جدا از تسلطش برکار آدم مهربان و محجوبی است.
*در حین کار در مورد ایفای نقش پیشنهادی هم ارائه کردید؟
بله، ارشاد با سعهصدر تمام پیشنهادات را با دقت میشنید و ساعتها با هم حرف میزدیم و به من بازیگر اجازه میداد از پیشنهاد خوب، درست و سازنده که به بهتر شدن کیفیت نقش کمک میکرد، استفاده کنم. البته فاصله زمانی کمی بین آماده شدن فیلمنامه و بازیهای بازیگران وجود داشت و این کار تیم بازیگری را در حفظ کردن دیالوگها و تحلیل کاملتر از نقشها دشوار میکرد.
*دوبله همچنان برایتان دارای جذابیت است؟
بله، شروع کارم با دوبله بود و در دهه 40 و دوران طلایی دوبله وارد این عرصه شدم و با فعالیت در دوبله بود که توانستم بازیگر بشوم و دوبله را بیشتر از بازیگری دوست دارم. در مواقعی که پیشنهاد بازیگری کم است سراغ خانه اولم دوبله میروم. در این عرصه در کارهای ماندگاری مثل محمد رسولالله(ص) گویندگی کردهام. در عرصه دوبله سالهاست بزرگان فعالیت میکنند و چند سالی است جوانهای با استعداد، با معلومات، باسواد و باانگیزهای وارد این حرفه شدهاند که مایه امیدواری هستند.
*از معدود همنسلان خودتان هستید که همچنان با انگیزه کار میکنید.
علاقهای ندارم درخانه بیکار بنشینم و منتظر بمانم یک نقش به من پیشنهاد شود و دوست دارم همیشه فعالیت کنم و کار کردن به من انرژی و انگیزه میدهد.
*نظر مردم چقدر برایتان مهم است؟
همیشه مرهون اظهار لطفهای مردم بوده و سعی کردهام بین پیشنهادهایی که برای بازی به من میشود، بهترین را انتخاب کنم. دوست دارم نقشهایی را بازی کنم که در ذهن مردم باقی بماند. نسبت به این مساله حساسیت دارم که مبادا نقشی را بازی کنم که خاطرات خوب مردم از من را از بین ببرد. نظر مردم برایم ارزشمند و تعیین است. دائم در جامعه و کوچه و خیابان در حال رفت و آمد و پذیرای حرفهای مردم درباره کارهایم هستم.
*واکنش مردم در قبال بازی در سریال دوردستها چگونه است؟
مخاطبان این سریال را یک سریال آموزنده درباره اهمیت و جایگاه خانواده، تبعات اختلاف خانوادگی و تاثیرات آن در بنیان خانواده میدانند و آن را دوست دارند و با تکتک شخصیتها هم ارتباط درستی برقرار کردهاند و با این اظهارنظرهایشان به من کلی انرژی مثبت میدهند.
اطلسی از آن زمان تاکنون علاوه بر دوبله در بیش از 30 فیلم سینمایی و دهها سریال نقشهای شاخص و متفاوتی بازی کرده است .آثاری چون آن سوی آتش، دوران سرابی، گل سرخ، چریکه تارا، پدرسالار، تابستان سال آینده، پدرسالار، مختارنامه (مجموعه تلویزیونی)، گیرنده، ملک سلیمان، دختری بنام تندر، دلباخته، یک داستان واقعی، روز واقعه و... اغلب او را با عموی مهربان راننده تاکسی پدرسالار و سردار خشن سپاه شام در مختار میشناسند.اطلسی تا امروز سه فیلم راز شب بارانی، سفر پرماجرا و مشت را ساخته است و صدای مردانه و مقتدرش زینتبخش صدای خیلی از بازیگران بزرگ تاریخ سینما و تلویزیون بوده است.
بهرام بیضایی، داریوش فرهنگ، داوود میرباقری، کیانوش عیاری و اکبر خواجویی ازجمله کارگردانهای شاخصی هستند که اطلسی در فیلمهایشان بازی کرده است. اطلسی در مجموعه دور دستها در نقش حبیب بخشی یک آدم چندوجهی بازی جذاب و متفاوتی ارائه کرده است. «قاب کوچک» درباره ویژگیهای شخصیتی که بازی کرده گفتوگویی انجام دادهایم.
*حبیب بخشی را چگونه شخصیتی دیدید؟
حبیب بخشی سرمایهداری است که از صفرشروع کرده و شغلش در ابتدا رانندگی بوده است.
*آدمی خود ساخته محسوب میشود؟
خودساخته و سختکوش. یک جایی احساس میکند در راه پولدار شدنش حق برخی از آدمها را پایمال کرده است.
*بنابراین آدم منصفی است؟
بله، مرد زندگی و خانواده است. آنچه مسلم است حبیب احساس میکند در این سی سالی که مشغول کار و فعالیت بوده ممکن است اقداماتش باعث از بین رفتن حقی شده باشد. بنابراین تصمیم میگیرد این آدمها را پیدا کرده و آنها را راضی کند که او را ببخشند و حقشان را جبران کند. بعد از جستجوهای زیاد این آدمها را پیدا نمیکند و سهم کارخانهاش را توسط عماد که در آن شریک شده برای جبران عمل خود، داوطلبانه به مدیر قبلیاش (دانیال حکیمی) واگذار میکند. زیرا معتقد است این مدیر کارخانه آدم خوب و منصفی است و تصمیم میگیرد سهم 51 درصدیش را به او ببخشد؛ بنابراین از عذاب وجدان رهایی پیدا میکند و این رویکردش نشان میدهد وجوهات و خصلتهای مثبت انسانیش هنوز زنده و قوی است.
بله، زیرا با کار به موقعیت فعلیاش رسیده و نه با دوز و کلک و از رانندگی به مکنت مالی و کارخانهداری رسیده است.
*آدم مقتدر و توانایی هم به نظر میرسد.
بله، با اقتدار اوضاع را زیر نظر دارد و شرایط را رصد میکند و در همه موارد تصمیمگیرنده اصلی اوست.
*در قسمتهای اول سریال شخصیت حبیب بخشی با توجه به عملکرد و حرفهایش، بیشتر خاکستری به نظر میرسد.
آدمهای سرمایهدار و ثروتمند در هر کاری که انجام میدهند به منفعت و سود مالیشان توجه دارند. اگر این گونه عمل نکنند و بیگدار به آب بزنند ممکن است تمام سرمایهشان را از دست بدهند. بنابراین بخش از رفتارهایشان خاکستری است.
*رابطه جذاب و دراماتیکی میان حبیب بخشی و عماد وجود دارد؟
حبیب از دوران نوجوانی عماد را زیر بال و پرش گرفته و برایش در حکم پدر است و دوست دارد عماد جزو خانوادهاش بشود و با دخترش ازدواج کند.
*مسالهای که خوشایند پدر عماد نیست و با آن مخالفت میکند؟
پدر عماد سبک و نوع زندگی حبیب را دوست ندارد و نمیخواسته پسرش زیادهخواه بشود و تلاش کرده که عماد مثل او قانع باشد، اما به این خواستهاش نرسیده است.
*چالش بین پدر عماد و حبیب هم از جذابیتهای فیلمنامه است؟
بله، یکی از جذابیتهای فیلمنامه دوردستها همین رابطه پرتنش بین شخصیتها در گذشته است که دوباره آشکار میشود و برای مخاطب واکاوی و آشکارشدن تدریجی این رازها جذاب است.
*در این اختلاف آیا حبیب مقصر است؟
ماجرا جور دیگری است و عماد به خاطر اعمالش از کودکی از خانواده جدا شده و به سمت حبیب رفته است. عماد در اصل دست راستش است و به او و عملکردش اعتماد دارد. دامادش (شهروز ابراهیمی) آدم منفعتطلب و بدجنس و آب زیرکاهی است و به رابطه خوب میان حبیب و عماد حسادت میورزد و دوست دارد این رابطه را با بدگویی از عماد سست و کمرنگ کند و دوست دارد تمام قدرت را به دست بگیرد، اما حبیب به این بدگوییها توجهی نمیکند.
*محیط کوچک حوضچه پرورش ماهی پدر مکان مناسبی برای جاهطلبیهای عماد نیست و طبیعی است که آنجا را رها کند و برود.
همین طور است. حبیب به عماد مجال بال و پرکشیدن میدهد و سرمایه در اختیارش قرار میدهد تا تواناییهایش را به منصه ظهور بگذارد.
*نوع بازیتان هم درونی بود. آیا این نوع بازی خواسته کارگردان بود؟
آدمی که در یک محیط کاری با تعداد زیادی کارگر و ارباب رجوع روبهرو است باید جدی باشد و نباید رفتارهایش برونگرا باشد. آدمهای پولدار هم معمولا آدمهای خشک و غیرمنعطفی هستند؛ البته حبیب روی دیگری هم دارد و در محیط خانه منعطف و مهربان است.
*در محیط کارخانه هم زیاد به کار کردن زنها اعتقادی ندارد.
بله، علاقهای ندارد منشی دفترش خانم باشد و جایی میگوید حبیب هیچ وقت ور دلش منشی زن نداشته است. حتی بعد از بازگشت از سفر، عذر منشی زن دفترش را میخواهد و البته به حسابدارش میگوید پنج ماه حقوق به او بدهد تا بتواند در مدتی که دنبال کار میگردد دستش خالی نباشد و موقعی که منشی مطرح میکند نتوانسته کاری پیدا کند، باز هم دلش به رحم میآید و در کارخانه کاری برایش در قسمتهای دیگر پیدا میکند.
جواد ارشاد درباره مختصات نقش حبیب به من توضیحاتی داد و من متوجه شدم نقش، بالا و پایین و جای کار کردن دارد و تحول تدریجی و اصولی حبیب در طول درام داستان فوقالعاده برایم جذاب بود و وقتی با صلابت تصمیم میگیرد وجدانش را راحت کند، این رویه برای مخاطبانی که در چنین شرایطی قرار دارند بسیار آموزنده است.
*پیش از سریال دوردستها با جواد ارشاد همکاری کرده بودید؟
نه، اولین تجربه همکاریام بود و جدا از تسلطش برکار آدم مهربان و محجوبی است.
*در حین کار در مورد ایفای نقش پیشنهادی هم ارائه کردید؟
بله، ارشاد با سعهصدر تمام پیشنهادات را با دقت میشنید و ساعتها با هم حرف میزدیم و به من بازیگر اجازه میداد از پیشنهاد خوب، درست و سازنده که به بهتر شدن کیفیت نقش کمک میکرد، استفاده کنم. البته فاصله زمانی کمی بین آماده شدن فیلمنامه و بازیهای بازیگران وجود داشت و این کار تیم بازیگری را در حفظ کردن دیالوگها و تحلیل کاملتر از نقشها دشوار میکرد.
*دوبله همچنان برایتان دارای جذابیت است؟
بله، شروع کارم با دوبله بود و در دهه 40 و دوران طلایی دوبله وارد این عرصه شدم و با فعالیت در دوبله بود که توانستم بازیگر بشوم و دوبله را بیشتر از بازیگری دوست دارم. در مواقعی که پیشنهاد بازیگری کم است سراغ خانه اولم دوبله میروم. در این عرصه در کارهای ماندگاری مثل محمد رسولالله(ص) گویندگی کردهام. در عرصه دوبله سالهاست بزرگان فعالیت میکنند و چند سالی است جوانهای با استعداد، با معلومات، باسواد و باانگیزهای وارد این حرفه شدهاند که مایه امیدواری هستند.
*از معدود همنسلان خودتان هستید که همچنان با انگیزه کار میکنید.
علاقهای ندارم درخانه بیکار بنشینم و منتظر بمانم یک نقش به من پیشنهاد شود و دوست دارم همیشه فعالیت کنم و کار کردن به من انرژی و انگیزه میدهد.
*نظر مردم چقدر برایتان مهم است؟
همیشه مرهون اظهار لطفهای مردم بوده و سعی کردهام بین پیشنهادهایی که برای بازی به من میشود، بهترین را انتخاب کنم. دوست دارم نقشهایی را بازی کنم که در ذهن مردم باقی بماند. نسبت به این مساله حساسیت دارم که مبادا نقشی را بازی کنم که خاطرات خوب مردم از من را از بین ببرد. نظر مردم برایم ارزشمند و تعیین است. دائم در جامعه و کوچه و خیابان در حال رفت و آمد و پذیرای حرفهای مردم درباره کارهایم هستم.
*واکنش مردم در قبال بازی در سریال دوردستها چگونه است؟
مخاطبان این سریال را یک سریال آموزنده درباره اهمیت و جایگاه خانواده، تبعات اختلاف خانوادگی و تاثیرات آن در بنیان خانواده میدانند و آن را دوست دارند و با تکتک شخصیتها هم ارتباط درستی برقرار کردهاند و با این اظهارنظرهایشان به من کلی انرژی مثبت میدهند.